منو عشقم خیلی همو دوست داریم واسه همینه که همیشه دعوا میکنیم موضوع جالب شد خواننده گرامی؟سرک کشیدن توی زندگیه مردم خیلی حال میده این داستان ادامه دارد(بهونه خوبیه)
موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن:
آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا “به تو” بخندند.
آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا “با تو” بخندند
یـــــک روز مـــــی آیـــــی .....
و می بینـــــی نـــــه مـــــن هستـــــم؛
نـــــه ایـــــن کلمـــــات !!
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید
از لحظه های دلتنگی گذر کنم
عاشقانه دوستت خواهم داشت
بی آنکه بخواهم دوستم داشته باشی
و عاشقانه در غمت خواهم مرد بی آنکه بخواهم در مرگم اشک بریزی…
و مرگ .....
ارامشی است مانند بودن گل مرداب بر روی اب
حسی است مثل حس کردن قطرات باران بر روی گونه هایم
اتفاقی است خاموش مانند اب شدن اهسته و ارام برف بر روی شیروانی
و مرگ....
مثل پوشیدن لباسی تازه از شکوفه بر تن طبیعت
حالی است زیبا
مانند لمس کردن صورت معشوق
و مرگ....
واژایست زشت و در عین زشتی زیبا
و چه زیباست که با باطنی سفید برویم
مثل رنگ اخرین لباس تن مان
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنو اين التماس رو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ
ـــــــ
من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم
اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت
این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم
اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده
تو بگو کدام عاشق رنج دوری رو ندیده
اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم
میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند
تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم
کجایی ” یه کلمه ی ساده نیست !
گاهی خیلی معنی داره !
کجایی یعنی چرا سراغم نمیای ؟! چی کار می کنی ؟! چرا پیشم نیستی ؟!
کجایی به معنی فضولی کردن نیست !
به این معنیه که برام مهمی . . . دلم برات تنگ شده . . . به یادتم . . . نگرانتم . . . !
از کنار کلمات ساده نباید گذشت !
خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه
های یه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت، بعد از کلی
فشار و خم و راست شدن، بچه رو بغل ميكنه و ميذاره روی میز، بعد روی زمین
بلاخره با هزار جابجایی و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت
میکشه که ...
هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه ميگه این چکمه ها لنگه به لنگه است.
خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه
نیفته هر چه تونست کشید تا بالاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه
درآورد.
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست
پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه
ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بالاخره
موفق شد که بوت ها رو پای این کوچولو بکنهکه بچه ميگه این بوتها مال من
نیست.
خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی
گریبانگیرش شده، با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت
بگم. دوباره با زحمت بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در آورد.
وقتی تمام شد پرسید خب حالا بوت های تو کدومه؟ بچه گفت همین ها بوت های
برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم...
مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره
این بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی
کشید و بعد گفت خب حالا دستکش هات کجان؟ توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی
بوت هام بودن دیگه...!!!
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم… بقیه داستان در ادامه مطلب
ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…
اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به
وضوح حس می کردیم…
می دونستیم بچه دار نمی شیم…
ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…
اولاش نمی خواستیم بدونیم…
با خودمون می گفتیم…
عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…
بچه می خوایم چی کار؟…
در واقع خودمونو گول می زدیم…
هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…
تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…
Tags: داستان کوتاه عاشقانه , داستان , عاشقانه , داستان کوتاه , داستان عاشقانه ,
یارو از ایران میره ژاپن مسافر کشی ،به هر کی که سوار میشه میگه:
وا دادش تو که همین الن پیاده شدی که..........؟
از نظر ما دانشجوها واحد های درسی به دو دسته تقسیم میشن:
دسته اول واحد های سخت که نمیشه خوندشون و دسته دوم واحد
های آسون که اصلا ارزش خوندن رو ندارن
یکی از ترسناکترین جملات دوران مدرسه:
بچه ها نفری یه برگه از تو کیفتون در بیارین....
رفتم یه سیم کارت همراه اول خریدم ،ایرانسل بهم اس ام اس داده:
فکر نمیکردم یه روزی بهم خیانت کنی ،خیلی برات متاسفم.بای
هشدار:امتحانات از آنچه در برنامه امتحانی میبینید به شما نزدیکترند!
ببینین اگه همتون بشین صفر یه تومن از حقوق من کم نمیکننواگرم همتون
بیست بگیرین یه تومن به من اضافه حقوق نمیدن...
(تکراری ترین جمله از زبان دبیران محترم در دوران تحصیل)
وقتی به زوج های عاشق میگن مرغ عشق
لابد به زوج های مشکل دار هم میگن انگری بردز ؟
به سوالات زیر پاسخ دهید(سوالات ورود به دانشگاه ازاد سال 92)
مصرع زیر از کیست؟
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
الف)سعدی ب)حافظ ج)شهریار د)پروین اعتصامی
2)کتاب گلستان سعدی اثر کیست؟
الف)سعدی ب)مولوی ج)حافظ د)کلیله ودمنه